آیلیس: یادته اون شب بعد از اینکه خونتون شام خوردم، بهم گفتی عاشقمی؟ خُب، واقعا نمیدونستم چی بگم. ولی الان میدونم باید چی بگم. دربارهی تو فکر کردم و ازت خوشم میاد و دوست دارم باهات باشم و شاید یه حسی نسبت به تو داشته باشم. برای همین، دفعهی بعد که بهم بگی عاشقمی، البته اگه دفعهی بعدی در کار باشه، منم بهت میگم عاشقتم.